اولین و مهمترین بخش از منافع این طرح حفظ محیطزیست از طریق کاهش جدی رهاسازی بطریهای یکبار مصرف در طبیعت و محیطهای شهری است.بازگشت طبیعی ظروف و بطریهای یکبارمصرف به چرخهی طبیعت نیازمند گذشت صدها سال است و این واقعیت بازیافت سیستماتیک آنها را در عمل غیر قابل اجتناب میکند. شکل زیر، زمان تجزیهی برخی از مهمترین اقلام در پسماندهای شهری، از جمله بطریهای پلاستیکی را بهتصویر کشیده است. بهعنوان مثال ممکن است تا 1000 سال طول بکشد تا یک بطری پلاستیکی به لحاظ شیمیایی کاملاً تجزیه شود. قبل از تجزیهی بطری، با فرایندها و تماسهای طبیعی، بطری به قطعات بسیار ریزی تبدیل میشود که اصطلاحاً میکروپلاستیک خوانده میشوند. بهصورت مشخص، پلاستیکهایی که به اقیانوسها و آبهای آزاد راه پیدا میکنند، مشکلساز هستند. تخمین زده میشود که 10% مواد پلاستیکی در پسماندهای شهری نهایتاً به آبهای آزاد رسیده و میکروپلاستیکها را تولید میکنند. میکروپلاستیکها توسط آبزیان بلعیده شده و در زنجیرهی طبیعی غذا وارد میشوند که تبعات منفی فراوانی از جمله بر سلامتی اجزای بالاتر زنجیرهی غذایی، مثل انسان، دارند. این در حالی است که مطالعات مختلف در قاره اروپا و اقیانوسیه نشان داده در صورتیکه روش صحیح برای جمعآوری و بازیافت بطریهای پلاستیکی اجرا شود، میتوان از آلودگی محیطهای دریایی و سواحل تا حد بسیار زیادی جلوگیری کرد.
همچنین در مطالعات انجام شده در کشورهای مختلف اثبات شده که طرح ودیعهگذاری، تاثیر کاملا واضحی بر کاهش یا محو بطریهای رها شده در طبیعت و خصوصا نواحی ساحلی دارد. به عنوان مثال یک مطالعه مفصل در استرالیا در سال 2012 نشان داد که قلمروی جنوبی استرالیا که سالهاست قانون ودیعهگذاری روی بطریهای یکبارمصرف را اعمال میکند، تقریبا هیچ بطری رهاشده در نواحی ساحلی خود ندارد. این در حالیست که در ایالتهای دیگر استرالیا که هنوز قانون ودیعهگذاری بطری تصویب یا اعمال نشده، مانند وضعیت سواحل شمالی کشور ما، مشکل رهاسازی بطری یکبارمصرف در سواحل دریا جدی و برای شهروندان آزاردهنده است. علاوه بر این نکات، تحمیل هزینهی گزاف برای مدیریت پسماند شهری، هزینههای حمل، مدیریت، دفن یا بازیافت ثانویه، ایجاد مشاغل کاذب و غیر رسمی برای بازیافت، نازیبا کردن چهرهی شهرها، مشکلات بغرنج بهداشتی، آلودگی درهها و دامنههای كوهستانی، گردشگاهها، سواحل و كناره جادهها از قِبَل رهاسازی ظروف تجزیهناشدنی در طبیعت، انسداد در پاييندست رودخانهها، گرفتگی زير پلها و كانالهای آبياری، افزایش شیرآبه و تشدید مسائل مدیریت پسماند بهدلیل حجم زیاد ظروف، احتمال تغییر اقلیم در بافتهای آبی-خشکی و دریاچههای پشت سدها، افزایش چشمگیر تولید گازهای گلخانهای و ردپای کربن و نهایتاً اسراف و هرزروی منابع مادی در تولید ظروف از جمله اتلاف منابع نفتی و مشتقات هیدروکربنی، تردیدی باقی نمیگذارد که بایست روش مدونی برای بازیافت سازماندهی شدهی این ظروف تدوین گردد. کاهش انتشار کربناز دیگر مزایای راهاندازی یک سامانه منظم و کارا برای بازیافت بطریهای یکبارمصرف، کاهش انتشار دیاکسیدکربن است. میزان تولید دیاکسیدکربن در ایران در سال 2013 معادل 410 میلیون تن بوده است . تعهد ایران طبق مفاد توافقنامهی جهانی پاریس 2015 در مورد گازهای گلخانهای، کاهش 4% تولید فعلیِ دیاکسیدکربن (معادل 16.4 میلیون تن) از سال 2021 تا سال 2030 بدون هیچگونه پیششرطی است. کشور آلمان با راهاندازی سیستم بازیافت کامل (بطری به بطری)، سالانه با بازیافت مناسب و بهینهسازی چرخهی تولید، قادر است از تولید 75 هزار تن دیاکسیدکربن جلوگیری کند . در صورتیکه بتوان ظرف سالهای باقیمانده تا سال 2021 در ایران به سیستمی مشابه آنچه که امروزه در آلمان اجرا میشود رسید، میتوان امیدوار بود که تا 5% از تعهد ایران در کاهش تولید دیاکسید کربن را تنها از محل کاهش انتشار بهدلیل بازیافت ظروف یکبارمصرف جبران کرد؛ که طبعاً رقم چشمگیری است. نتیجهی بدیهی بررسی منافع بازیافت و تهدیدات عدم بازیافت بطریها و ظروف یکبارمصرف، آن است که این ظروف میتوانند و باید بازیافت شوند تا از مشکلات شدید مربوط به رهاسازی آنها که سالیانی طولانی گریبانگیر جامعه و محیطزیست ایران شده، کاسته و همزمان از هرزروی منابع اقتصادی ما جلوگیری شود. با ذکر این مطالب، دور از ذهن است که هنوز مخاطب معقول و منصفی وجود داشته باشد که کلیت امر "بازیافت ظروف یکبارمصرف" را نپذیرفته یا اهمیت آن را درک نکرده باشد. .
طرحهایی مانند سهباران در کشورهای پیشرفته دنیا نرخ بازگشت بطریها را از کمتر از 30% به بیشتر از 90% رسانده است و ما به ازای آن، در زمین و امکانات مورد نیاز برای خاکچال کردن پسماند، حمل و نقلهای مرتبط و نتیجتا انتشار مقدار زیادی دی اکسید کربن صرفهجویی کردهاند.اقتصاد دَوَرانی که طرحهای جامع بازیافت مانند سهباران حلقهای از آن محسوب میشود، از آنجا که منابع داخلی و مواد اولیه را دوباره وارد چرخه مصرف میکند، مفهومی به شدت سازگار با اقتصاد مقاومتی دارد.
در اقتصاد دَوَرانی تکیه اصلی بر بازیافت مواد اولیه و ایجاد چرخههای بستهای است که علاوه بر حفاظت از محیطزیست به توانمندی بیشتر اقتصادی تولیدکنندگان و فراهمکردن بستری برای اقتصاد پایدار میانجامد. در نقطه مقابل اقتصاد خطی است که عمل به آموزههای آن، به شرایطی مانند جوامع مصرفی میانجامد که در آن دور ریختن و بیشتر مصرف کردن نکاتی منفی نیست که طبعا این شرایط، مطلوبِ جامعهی امروزِ ایران نیست. یکی از عناصر متضاد با اقتصاد خطی، "بازیافت" است. مفهوم بازیافت، مدیریت پسماندها و گسترش اقتصاد سبز در بسیاری از اسناد بالادستی زیستمحیطی کشور از جمله سیاستهای کلی ابلاغی محیط زیست ستایش و تاکید شده است. در شرایطی که بازیافت به فرهنگ تبدیل شود، مواد اولیه باارزش در چرخه تولید-مصرف-بازیافت-بازتولید باقی خواهند ماند. بازیافت بطریهای آلومینیومی به تولید مجدد آلومینیوم مصرفی در صنایع منجر میشود و جلوگیری از هدرروی مواد اولیه پتروشیمیایی که تبدیل به پی.ئی.تی شده، امکان بازیافت مجدد آنها را برای صنایع پلاستیکی فراهم میکند. از سویی دیگر با اجرای طرحی مانند سهباران، کنترل و نظارت دقیقی بر همه نوشیدنیها و مواد غذایی بستهبندی شده در ظروف یکبارمصرف وارداتی اعمال خواهد شد. در این صورت حاکمیت به راحتی میتواند با ارائه امتیازات بومی، حمایتی خاص از تولیدکنندگان داخلی انجام دهد.
جلوگیری از قاچاق مواد غذایی و نوشیدنیهای غیرمجاز وارداتی و همچنین جلوگیری از فرار مالیاتی برای تولیدکنندگان نوشیدنی و مواد غذایی در ظروف یکبارمصرف از دیگر مزایای جنبی حاکمیتیِ اجرای این طرح است. علاوه بر موارد ذکر شده، منافع اقتصادی مهمی برای صنعت بازیافت در اجرای طرح سهباران وجود دارد که در یادداشت مجزایی به آن پرداختیم.
به صورت خلاصه منافع طرح سهباران به شرح ذیل است: